headerdesktop englezawk14noi25

MAI SUNT 00:00:00:00

MAI SUNT

X

headermobile englezawk14noi25

MAI SUNT 00:00:00:00

MAI SUNT

X

Promotii popup img

🍂English Books -𝟐𝟎% -𝟑𝟎% ☁︎‎‎꙳❅

& 🚚Transport GRATUIT peste 50 lei!

Răsfoiește și comandă»

Faratar Az Napeyda - فراتر از ناپیدا

De (autor): Melika Bokaie

Faratar Az Napeyda - فراتر از ناپیدا - Melika Bokaie

Faratar Az Napeyda - فراتر از ناپیدا

De (autor): Melika Bokaie

"فراتر از ناپیدا"، تنها یک زندگی نامه نیست. روایتی است از دختری نوزده ساله که با هزاران پرسش و تردید، خانه اش را در تهران ترک کرد تا پاسخ]هایی را بیرون از مرزهایی که در آن زاده شده بود، بیابد. وقتی نوزده ساله بودم، صدایی در درونم شنیدم. صدایی که از قونیه می آمد و می گفت " بیا." صدایی که می گفت باید بروم. جایی فراتر از آن]چه می شناختم. نمی دانستم چرا، تنها می دانستم چاره ای جز گوش دادن به آن صدا نیست. چیزی برای از دست دادن نداشتم. اولین مقصد قونیه بود. سفری که با شوق دیدار آرامگاه مولانا آغاز شد. اما به جست و جویی عمیق تر از آنچه تصور می کردم انجامید. در قونیه برای اولین بار با خودم روبرو شدم. با ترس هام، پرسش هام و اشتیاقی برای تجربه]ی زندگی. اما داستان آن]جا تمام نشد. قونیه تنها آغاز بود. پس از آن، برای تجربه]ی یک دوره ی ده روزه ی سکوت به نپال رفتم. سفری که معنای "مرگ" را در ذهنم زیر و رو کرد. نپال، عینکی به من هدیه داد که می توانستم با آن، دنیا را با چشم های جدیدی تجربه کنم. از دل همان سکوت ها، صدای دیگری برخاست. صدایی که از آمریکای جنوبی می آمد. این صدا نه منطقی بود و نه برنامه]ریزی]شده. اما می دانستم راهی جز گوش دادن به آن ندارم. بار سفر بستم و بی آنکه کسی را بشن
Citește mai mult

-20%

transport gratuit

PRP: 186.00 Lei

!

Acesta este Prețul Recomandat de Producător. Prețul de vânzare al produsului este afișat mai jos.

148.80Lei

148.80Lei

186.00 Lei

Primești 148 puncte

Important icon msg

Primești puncte de fidelitate după fiecare comandă! 100 puncte de fidelitate reprezintă 1 leu. Folosește-le la viitoarele achiziții!

Indisponibil

Descrierea produsului

"فراتر از ناپیدا"، تنها یک زندگی نامه نیست. روایتی است از دختری نوزده ساله که با هزاران پرسش و تردید، خانه اش را در تهران ترک کرد تا پاسخ]هایی را بیرون از مرزهایی که در آن زاده شده بود، بیابد. وقتی نوزده ساله بودم، صدایی در درونم شنیدم. صدایی که از قونیه می آمد و می گفت " بیا." صدایی که می گفت باید بروم. جایی فراتر از آن]چه می شناختم. نمی دانستم چرا، تنها می دانستم چاره ای جز گوش دادن به آن صدا نیست. چیزی برای از دست دادن نداشتم. اولین مقصد قونیه بود. سفری که با شوق دیدار آرامگاه مولانا آغاز شد. اما به جست و جویی عمیق تر از آنچه تصور می کردم انجامید. در قونیه برای اولین بار با خودم روبرو شدم. با ترس هام، پرسش هام و اشتیاقی برای تجربه]ی زندگی. اما داستان آن]جا تمام نشد. قونیه تنها آغاز بود. پس از آن، برای تجربه]ی یک دوره ی ده روزه ی سکوت به نپال رفتم. سفری که معنای "مرگ" را در ذهنم زیر و رو کرد. نپال، عینکی به من هدیه داد که می توانستم با آن، دنیا را با چشم های جدیدی تجربه کنم. از دل همان سکوت ها، صدای دیگری برخاست. صدایی که از آمریکای جنوبی می آمد. این صدا نه منطقی بود و نه برنامه]ریزی]شده. اما می دانستم راهی جز گوش دادن به آن ندارم. بار سفر بستم و بی آنکه کسی را بشن
Citește mai mult

S-ar putea să-ți placă și

De același autor

Părerea ta e inspirație pentru comunitatea Libris!

Istoricul tău de navigare

Acum se comandă

Noi suntem despre cărți, și la fel este și

Newsletter-ul nostru.

Abonează-te la veștile literare și primești un cupon de -10% pentru viitoarea ta comandă!

*Reducerea aplicată prin cupon nu se cumulează, ci se aplică reducerea cea mai mare.

Mă abonez image one
Mă abonez image one
Accessibility Logo